کیانکیان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

بابا و پسرش

بابایی دلتنگه!

سلام بابایی. خوبی گل پسرم؟ یه مدتی خیلی سرم شلوغ بود. بعدش هم که عید شد و بعدش هم که به دلیل بی حوصلگی نتونستم بیام اینجا و برات از روزگار بنویسم. نازکم من الان اصفهانم. به خاطر کار مجبور شدم بیام اصفهانم. چون قراردادم تمدید نشد و گمرک هم هنوز جواب مصاحبه ها را نزده و من و مامان مینا هم با هم فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که بهترین کار اینه که برای زندگی بیایم اصفهان و منم اومدم دنبال مقدمات این کار. اما تنهایی! الانم به شدت دلم تنگه و هر روز دارم خودمو با فیسبوک سرگرم می کنم و عکس ها و فیلم های شما که کمی از دلتنگی هام کم بشه. الانم که 2ساعته وارد بامداد شنبه نهم اردیبهشت نود و یک شدیم و من هم دوشنبه بلیط دارم برای برگشت به بندر و به شدت ...
9 ارديبهشت 1391
1